اولین استارت‌آپ ایونت در دندانپزشکی دیجیتال و دندانپزشکی هوشمند

انجمن پروستودنتیست های ایران برگزار میکند:

اولین استارت‌آپ ایونت در دندانپزشکی دیجیتال و دندانپزشکی هوشمند

▫️ از تمامی علاقه مندان و دانشجویان برای حضور در این رخداد دعوت میشود، ایده های خود در زمینه دندانپزشکی دیجیتال و دندانپزشکی هوشمند و سایر موضوعات از جمله ساخت مواد و تجهیزات جدید، بهبود طرح های درمانی، ارتقای محیط کار و مطب، بازاریابی، telemedicine و هر موضوع مرتبط با دندانپزشکی را برای ما ارسال نمایند. ایده ها می بایست قابلیت اجرایی داشته باشند و شامل راه حلی جدید برای حل مشکلات و یا تسهیل کننده امور جاری دندانپزشکی برای بیمار و پزشک باشند. ایده های ارسالی توسط متخصصین و صاحب نظران داوری خواهد شد، مواردی که امتیاز بالاتری دریافت کرده اند برای حضور و ارایه در نوزدهمین کنگره انجمن پروستودنتیست های ایران انتخاب می شوند. ارائه ی ایده های منتخب در حضور داوران علمی و افراد داوطلب سرمایه گذاری و فعالان صنعت و صنف دندانپزشکی صورت خواهد گرفت و طی امتیازدهی این عزیران، سه ایده برتر انتخاب شده و جوایز نفیسی به آنها اعطا خواهد شد.
نحوه ارسال ایده:
1. فرم ارسال ایده را از سایت انجمن پروستودنتیست های ایران ( www.iapr.ir ) دریافت نموده و تکمیل کنید.
2. فرم تکمیل شده را به همراه تصویر کارت ملی به آدرس ایمیل انجمن ( 2020prostho@gmail.com ) ارسال نمایید.
3. در قسمت موضوع ایمیل حتما عنوان “startup” را ذکر کنید.

مهلت ارسال ایده تا پایان آبان ماه خواهد بود.

همزمان با نوزدهمین کنگره انجمن پروستودنتیست های ایران
2-4 بهمن ماه 98
مکان: برج میلاد

فرم ارسال طرح و ایده خلاقانه کارآفرینی:

Idea form-Startup event in Digital Dentistry

سعی کنید به کاری که انجام می‌دهید ایمان داشته باشید

گفتگو با دکتر حبیب حاج میرآقا پیشکسوت و متخصص پروتزهای دندانی:

 

سعی کنید به کاری که انجام می‌دهید ایمان داشته باشید

 

  • آقای دکتر لطفا خودتان را معرفی کنید و بیوگرافی از بدو تولد تا کنون بفرمایید.

من حبیب حاج میر آقا متولد 15 خرداد 1341 هستم. در محله ی میدان خراسان خیابان 15 متری نفیس کوچه ی یزدیها که دوسر داشت و نام دیگر آن از سویی دیگر رحیمی بود، بزرگ شدم. خانه هایی 70 متری همه یک طبقه دل ها به هم نزدیک با کمترین امکانات و درآمدها ولی زندگی آبرومند و شرافتمند توام با صفا و صمیمیت نه همانند الان که هیچ کسی از حال دیگری خبر ندارد، آنقدر زندگی‌ها زیبا بود که حد نداشت.

سال اول تا چهارم دبستان را مدرسه اردیبهشت میرفتم. یادش بخیر شیرکاکائو و کیک  و گاهی اوقات نیز پنیر به عنوان تغذیه میدادند. کلاس چهارم دبستان اتفاق جالبی افتاد. تمرینی تحت نام کتاب نویسی میدادند و من حوصله آن را نداشتم و به همین خاطر سه الی چهار روز بخاطر انجام ندادن این کتاب نویسی از مدرسه فرار کردم تا اینکه یکی از همکلاسی هایم به مادرم گفت حبیب مدرسه نمی‌آید من هم که متوجه شدم مادرم میداند با ترس به مادرم گفتم من حوصله کتاب نویسی ندارم هر چه بخواهید مینویسم و میخوانم اما کتاب نویسی برای من بی معنی است. از آنجا کلاس من را تغییر دادند و کلاس پنجم به دبستان عصر نو در تهران نو فلکه چایچی رفتم. دوره راهنمایی مدرسه جام جم فلکه آشتیانی گذراندم و سپس دبیرستان آزادگان نزدیک ایستگاهی با نام ارباب مهدی رفتم دبیرستان آزادگان بسیار دبیرستان خوبی بود و آن زمان آن را ملی میگفتند و باید پول میدادیم که بخشنامه ای آمد که رایگان ثبت نام کنید وهزینه آن را دولت پرداخت میکند.

سال 59 شاگرد اول شدم و همان موقع کنکور خوارزمی میرفتم که در اردیبهشت 59 انقلاب فرهنگی شد و من سال 60 سریازی رفتم و عجب شیر افتادم. دوره آموزشی آنجا بودم و بعد از تقسیم ارومیه لشگر 64 افتادم و آن جا دوره مین یابی دیدم و از لشگر 64 ارومیه به تیپ 3 مهاباد رفتم و به ععنوان مین یاب حضور داشتم. چندین پایگاه در جاده پیرانشهر مهاباد سردشت بوکان و میاندوآب بود که هر دو ماه در یک پایگاه مستقر میشدیم و مین یابی های جاده ها را انجام میدادیم.

مهر ماه سال 61 در جاده ی مهاباد بوکان با ماشین روی مین رفتیم . من روی چرخ بودم و  پاهایم از کار افتاد و سیاه شد. مرخصی 2 هفته ای به من دادند و بعد از مدت استراحت دوباره مشغول مین یابی شدیم. آن زمان میتوانستم معاف شوم اگر فکر الان را داشتم این کار را میکردم اما نکردم. بعد از آن دوباره آمدم سر خدمت و دوباره کار مین یابی را آغاز کردم تا اینکه 9 دی ماه سال 61 نزدیک روستای قم قلعه در سه راهی ارومیه مهاباد پیرانشهر روی مین رفتم که باعث شد پای چپم درجا قطع شود و پای راستم خورد شود . صحنه ی واقعا وحشتناکی بود. من در یک گودال یک و نیم متری افتاده بودم و فریاد میزدم که زنده ام ولی سربازان دیگر باور نمیکردند تا اینکه خودم را برگرداندم . وقتی برگشتم پای راستم حس کردم که انگار آن هم جدا شد . از آنجا تا لب جاده را حدودا 90 متر سینه خیز آمدم سرباز های دیگر جرات نمیکردند قدم بردارند و جلوتر بیایند حتی تا دم جاده که رسیدم پایشان را در زمین خاکی نگذاشتند چون میترسیدند که مین منفجر شود . یک پتو انداختند من پتو را گرفتم و با آن من را کشاندن و داخل جاده آسفالت آوردند.

امکاناتی همچون آنبولانس در آن شرایط نبود و فقط یک لندرور باری بود که تنه ی من روی آن جا شد و قسمت پاهایم خارج از آن بود. من را به بیمارستان مهاباد رساندن فقط میتوانم بگویم که در بیمارستان به دکتر گفتم دردم خیلی شدید شده و از حال دارم میروم و دیگر نفهمیدم. ظاهرا 72 ساعت بیهوش بودم پای راستم را آتل بستند. بعد از آن من را به بیمارستان ارومیه فرستادند در آنجا هم دو روز بودم تا اینکه میخواستند به تهران اعزام کنند اما با هلیکوپتر به بیمارستان امام خمینی تبریز بردند . یکی از دوستانم به نام سهراب موسی نژاد گویا متوجه شده بود که در بیمارستان تبریز یک اتفاقاتی افتاده و تعداد مرگ و میر خیلی بالا رفته است به همین علت به دفتر رئیس رفته بود و گفته بود به هیچ وجه من نمیگذارم حبیب اینجا بستری شود و دستور اعزام به تهران را بنویسید. قسمت این بود که زنده بمانم. 6 ماه در بیمارستان خانواده بستری بودم. آنجا پای راستم را هم کاملا قطع کردند. برادرم با تمام وجود دو سه ماه تمام بالای سر من بود و بسیار زحمت من را کشید.

فروردین 62 شروع به پا گذاشتن کردم. با همان آمبولانس‌های ارتش به بیمارستان شماره 2 در سیدخندان که الان فکر میکنم پارک اندیشه شده است میرفتیم و آنجا پاهای مصنوعی میگذاشتند.

تیر ماه سال 62 در کنکور شرکت کردم. بسیار سخت بود و بصورت دو مرحله ای برگزاری میشد اول چهار گزینه ای جواب میدادیم و سپس در مرحله دوم امتحان تشریحی برگزار میشد.

من مرحله اول قبول شدم و در مرحله دوم باید دانشکده ادبیات شهید بهشتی میرفتم که پله های زیادی داشت و من برای اولین بار تازه پا گذاشته بودم و امتحان تشریحی آنجا بود. آن موقع پزشکی خیلی بالاتر از دندانپزشکی بود اما من رشته اولم را دندانپزشکی انتخاب کردم و خوشبختانه همان رشته اول قبول شدم.

سال 67 از دانشکده دندانپزشکی فارغ التحصیل شدم . قرار بود من را اخراج کنند نامه میزدند که من توانایی ندارم و جواب میگرفتند که اگر توانایی ندارد چگونه دندانپزشکی را گذرانده است.

به نظر من اگر آدم بخواهد خیلی کارهارا میتواند انجام دهد و در واقع خیلی اتفاقات افتاد ولی خوب اینها باعث نشد من عقب نشینی کنم و الان هم خوشحالم. سال 69 برای تخصص امتحان داده بودم در ان زمان میخواستند که من وارد هیئت علمی نشوم و نامه میزدند به بنیاد مستضعفان که ایشان نمیتواند هیئت علمی باشد و آنها نامه میزدند که چرا نمیتواند باشد دلیل خاصی دارید؟

اینها میگفتند معلولیت به این شکل دارد آنها میگفتنذ اگر معلولیت این است شما چرا 7 سال قبل را ملاک قرار ندادید خلاصه دعواهای خیلی عجیبی بینشان صورت میگرفت و من هم این وسط مانند توپ پینگ پونگ بودم بالاخره اولین رزیدنت بخش ثابت شدم. تا آن زمان کسی برای بخش ثابت به عنوان رزیدنت نیامده بود حدس میزدم که چون بخش پروتز ثابت کسی را راه نمیداد من را انداختند که اخراج شوم اما خدا خواست و بعد از 6 ماه بخش ثابت من را پذیرفت و خیلی این اتفاق مهم بود . سال 73 باید فارغ التحصیل میشدم اما پدرم فوت کرد برای همین یک سال به عقب افتاد و سال 74 فارغ شدم از همان سال عضو هیئت علمی علوم پزشکی تهران تا الان هستم.

سال 66 یا 65 من عصا میگرفتم و دانشکده می آمدم، یک نفر گفت که عصا رو نگیر چیه مثل آدم آهنی ها راه میری! و من بشدت گریه کردم و ناراحت شدم و خوشبختانه به آنها نشان دادم که میتوانم چه کارهایی انجام دهم و حتی بدون عصا راه بروم.

الان 30 سال است که خدمت میکنم و به خدای خودم قول داده ام که هیچ گونه استفاده ای از هیچ کسی نبرم و از موقعیت خودم سو استفاده نکنم. هرچند که یکسری افراد فرصت طلب از این موقعیت ها استفاده کردند. برای مملکت و منافع ملی شان هیچ ارزشی قائل نیستند و فقط برای خودشان سواستفاده میکنند. تماما منافع و منابع کشور را هدر داده‌اند و الان هم دست بردار نیستند هنوز هم که هنوزه دست بردار نیستند اما اینجا ایران است همه این مسایل را کنار میگذارد و خودش میماند.

الان درست 29 سال و 8ماه است که در استخدام دانشگاه هستم شهریور امسال اگر خدا بخواهد میخواهم اعلام بازنشستگی کنم که تعهداتم را کامل انجام داده باشم .

 

  • آقای دکتر در حال حاضر مشغول به چه فعالیتی هستید؟

در حال حاضر مشغول مطب داری و تدریس در دانشگاه هستم.

 

  • چند فرزند دارید هرکدام مشغول چه اموری هستند؟

3 فرزند دارم ، دخترم حدیث فارغ التحصیل شده دندانپزشک هست و قصد مهاجرت دارد پسرم میثاق ایشان هم پزشکی شهید بهشتی خوانده و به نوعی قصد مهاجرت دارد دختر دیگرم ثنا که ایشان هم الان دانشگاه ماریمانت واشنگتن در حال تحصیل هست.

  • به چه غذا، هنر و ورزشی علاقه دارید و اگر دندانپزشک نمی‌شدید دوست داشتید چه کاره شوید؟ 

برادرمن در کار شیشه اتومبیل بود . زمانی در سال 53 قبل از اینکه ماشین وارد شود اینها شیشه آن را وارد میکردند. مثلا بی.ام.و 78 یا بنز 78 هنوز نیامده بود برادرم شیشه ها را وارد میکردند. آن زمان یکسری ماشینها را از ترکیه می آوردند که شیشه آنها شکسته شده بود و وقتی این ماشین وارد میشد میگفتند که برو فلانی شیشه ماشین را دارد و از همه جالب تر این که حتی اگر ماشین شیشه ای نداشت مثلا شیشه بنز 280 را که ممکن بود دیگر در بازار نباشد می آمدیم از شیشه ماشین های دیگر برش میزدیم ومثل شیشه خود ماشین جا میزدیم، این نوعی کار هنری بود که من به آن علاقه داشتم.

به بسکتبال علاقه داشتم، والیبال خیلی بازی کردم پینگ پونگ هم همینطور. خاطرم است که در دانشکده یکبار نفر دوم شدم البته برای من از همه مهمتر شنا هست و هر روز به استخر میروم و کلا  الگوی کاری من به این ترتیب است که هر روز صبح ساعت شش و نیم تا ساعت 11 و نیم دانشگاه، پس از آن تاساعت 3 و نیم مطب و پس از آن خونه مادر یا اقوام، ساعت  5 در خانه چیز خیلی کوچکی میخورم

و یک ساعت و نیم الی دوساعت شنا میروم و بعد هم در کنار خانواده تا ساعت 10 و سپس مطالعه ای میکنم تا اینکه بخوابم.

از غذاها هرچی که “جان” داشته باشد من دوست دارم مثل بادمجان، فسنجان و… خلاصه من عاشق این غذاها هستم البته من آدم خوش خوراکی هستم و همه چیز دوست دارم.

  • آقای دکتر رشته پروتز از دیدگاه شما به چه صورت است؟

شاید تنها کسی هستم که پروتز را به معنای واقعی درک میکنم. وقتی یک دست دندانی را تحویل بیمار میدهم مثل این میماند که من خودم جای آن بیمار هستم چون 30 سال تمام است که هر روز یک جای پایم تاول میزند یک جایش زخم جای دیگرش پوستش نازک شده ، یکجا لبه‌اش تیز است یکجا ترک خورده و موقعی خود پا از جایش خارج شده و نصف میشود یک دفعه از بالای پله ها بخاطر اینکه پروتزم شکسته بود افتادم و به معنای واقعی عرض میکنم که پروتز را درک میکنم. سعی کنید به کاری که می‌کنید ایمان داشته باشید اگر کاری که می‌کنید بر اساس علم و ایمان خودتان باشد همیشه در آن موفق هستید.

با آموزش صحیح و درست میتوان به دندانپزشکانی با درجه علمی بالا دست یافت

دکتر حمید جلالی استادیار بخش پروتز های دندانی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران راه اندازی بخش پروتزهای دندانی این دانشکده را همزمان با تاسیس آن عنوان کرد و اظهار داشت:

تاریخچه بخش پروتزهای دندانی دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران را می توان با زمان تأسیس دانشکده دندانپزشکی پیوند داد. در واقع دانشکده دندانپزشکی اولین بار با نام مدرسه دندانسازی افتتاح و شروع به فعالیت کرد. سپس با توسعه علم دندانپزشکی از مدرسه دندانسازی به دانشکده دندانپزشکی تبدیل شد. بخش پروتزهای دندانی قسمت عمده ای از فعالیت های آموزشی دوره دندانپزشکی عمومی را در بر داشته و تقریباً یک سوم واحدهای آموزشی در دوره پری کلینیک و کلینیک دانشجویان دکتری را پوشش می دهد و به این جهت چه از نظر تعداد هیأت علمی و چه از بعد فضا و تعداد یونیت، بزرگترین بخش و گروه را در میان سایر گروه ها دارا می باشد. در ترم گذشته (۹۷-۹۸) ۴۴۰ دانشجو دوره دکتری در مقاطع مختلف آموزشی با واحدهای گوناگون آموزش دیده و این خود یک رکورد محسوب می شود.

در بخش پروتزهای دندانی دانشکده تعداد ۱۵ دستیار تخصصی در سال های مختلف مشغول آموزش دوره تخصصی پروتزهای دندانی می باشند.

همچنین تعداد ۵ نفر دستیار بین المللی از کشورهای دیگر در سال های تحصیلی مختلف مشغول آموزش تخصصی این رشته می باشند. از لحاظ آموزش می توان گفت که بخش ما با توجه به کمبودهای موجود ومشکلات اقتصادی بیماران بسیار موفق عمل کرده است.

ایشان در ادامه در خصوص ارتباط متخصصین پروتز و تکنسینهای پروتز تصریح کرد:

رشته پروتزهای دندانی بدون لابراتوار و تکنسین پروتزهای دندانی موجودیت نداشته و باید به رشته کاردانی پروتزهای دندانی و پرورش تکنسینهایی با علم بالا و مجرب نگاه ویژه و تخصصی داشت.

متأسفانه باید اقرار کرد که همگام با رشد تعداد دندانپزشکان و متخصص پروتزهای دندان تکنسین به اندازه کافی در دانشکده دندانپزشکی پرورش نیافته و از این لحاظ به خصوص در شهرستانها و حتی خود تهران با محدودیت زیادی مواجه هستیم.

در سالهای اخیر با توجه به ارائه دستگاه های دیجیتال و اسکنرهای دهانی و لابراتواری به سمت ارائه خدمات درمانی با این روش پیش رفته ایم. در حال حاضر تعداد زیادی از درمانهای تخصصی با استفاده از اسکنرهای دهانی انجام شده و سعی داریم که این روش را برای دانشجویان دوره دکتری عمومی نیز بطور عملی اجراء نماییم. همچنین درصدد هستیم یک مرکز دیجیتال در دانشکده راه اندازی کنیم. تابحال یکسری وسایل سخت افزاری و نرم افزاری آن را خریداری کرده و در آینده با خرید دستگاه های بیشتر آن را بطور کامل راه اندازی نماییم.

دکتر حمید جلالی با اشاره به نقصهایی در کوریکولوم آموزشی، افزود:

نمی توان گفت که کوریکولوم بی نقص است. ولی با آموزش صحیح و درست می توان تا حد زیادی به اهداف مورد نظر در زمینه پرورش دندانپزشکان با درجه علمی بالا دست پیدا کرد. باید با برنامه ریزی و استفاده از تجارب دانشکده های دندانپزشکی بزرگ این برنامه های آموزشی را به روز نمود و از روش های آموزش نوین در دنیا سود جست. اگر چه که بکارگیری این روش نیاز به بودجه و حمایت های مالی و لجستیکی زیادی دارد. در دانشکده ما، معاونت محترم آموزش دانشکده سرکار خانم دکتر سیادت که خود از اساتید بزرگ این رشته هستند. برنامه جدید آموزشی را برای دانشجویان مشغول آماده کرده اند و درصدد اجرای آن در ترم آینده هسستیم که تحت عنوان main clinic خواهد بود. در صورتیکه این برنامه اجرا شود دانشجویان قادر خواهند بود که از ابتدا بیمار را بطور کامل مدیریت کرده و تمام درمانهای دندانی را بطور کامل در یک بیمار انجام دهند. با این روش در صورت اجراء موفق آن، به اعتقاد اینجانب دانشجویان آموزش بهتر و کامل تری دریافت نموده و اعتماد به نفس بیشتری پس از فارغ التحصیل شدن خواهند داشت.

دکتر جلالی ضمن تأیید فعالیت انجمن پروستودنتیست های ایران و برداشت گام های موثر این انجمن در جهت افزایش سطح دانش متخصصین و بخصوص دندانپزشکان عمومی با برگزاری کنگره های سالیانه افزود:

اعضاء هیأت علمی بخش پروتز و انجمن پروستودنتیست ها رابطه بسیار نزدیکی با یکدیگر داشته و می توانند و در برآوردن نیازهای پروستودنتیستها نقش موثر تر و فراگیر تری داشته باشند.

در اینجا مایلم که خدمت محترم اعضاء هئیت مدیره به عرض برسانم که بهتر است بیشتر با سایر اعضاء هیأت علمی که در دانشکده ما و سایر دانشکده ها که درگیر آموزش و پژوهش هستند، ارتباط داشته و حتی جلساتی را با سایر همکاران در خود دانشکده ها تشکیل داده و از نقطه نظرات سایر افراد برای اجرای بهتر برنامه های انجمن بهرمند شوند. به هر حال با توجه به قدمت و تاریخچه این انجمن و حضور افراد مطلع و آگاه و به روز از نظر علمی باید هرسال نسبت به سالهای قبلی برنامه های پر بار تر و بهتری ارائه و اجراء شود.

نوزدهمین کنگره و دومین سمپوزیوم دیجیتال انجمن علمی پروستودونتیست های ایران

نوزدهمین کنگره و دومین سمپوزیوم دیجیتال انجمن علمی پروستودونتیست های ایران با تم Treatment Planning Challenges in Prosthodontics در تاریخ ۱ تا ۴ بهمن ماه در برج میلاد تهران برگزار مي‌گردد.

از كليه همکارانی كه مايل به ارائه مقاله در اين همايش بين‌المللي مي‌باشند، تقاضا مي‌شود خلاصه مقالات خود را حداکثر تا تاریخ ۱۵ شهریور ماه با تکمیل فرم فراخوان از طریق بخش فراخوان مقالات در سایت انجمن پروستودونتیست‌های ایران در آدرس https://iapr.ir/Congress/Single/27 ارسال نمایند.

شایان ذکر است که ریاست این کنگره دکتر کاوه سیدان، دبیر علمی دکتر رضا ناهیدی، دبیر اجرایی دکتر ساره حبیب زاده و دبیر نمایشگاه دکتر قاسم رجب بلوکات میباشند.

برای موفق شدن نباید دست روی شانه دیگران گذاشت

در گفتگو با دکتر مهران نوربخش متخصص پروتزهای دندانی:

برای موفق شدن نباید دست روی شانه دیگران گذاشت

 

آقای دکتر نوبخش ضمن سلام خدمت شما و تشکر بابت زمانی که در اختیار سایت انجمن پروستودنتیستهای ایران گذاشته اید. لطفا در ابتدا بیوگرافی خودتان را از بدو تولد تا کنون بفرمایید. 

من در سال1336 متولد شدم. پدرم کارمند وزارت کشور بود، به همین علت مرتبا به شهرهای مختلف سفر میکردیم. 6 

سال ابتدایی را در شهر های لنگرود و لاهیجان گذراندم . کلاس 7 و 8 را در تهران و کلاس 9 را در خرمشهر زیبای آن زمان تحصیل کردم. مجددا کلاسهای 10- 11 و 12 را در تهران بودم و از دبیرستان دارلفنون دیپلم گرفتم. تحصیل من یک چرخه ی جالب داشت ، مقطع ابتدایی را به سختی گذراندم اما در کلاس 5 و 6 شاگرد اول شدم و در کلاس 7 و 8 و 9  تجدید داشتم. کلاس 10 را ناپلئونی قبول شدم و کلاس 11 و 12 شاگرد اول شدم . بیشتر به کارهای دستی مثل نجاری، آهنگری، قالی بافی، کارهای برقی و کلاسهایی که بصورت کارگاه بود علاقه داشتم بجز درس. ولی با یک تشویق به یک باره به درس علاقمند شدم. به همین دلیل در هنگام آموزش دانشجویان سعی میکنم بجای تحقیر و توهین و سایر روشهای مخرب از روشهای تشویقی برای ارتقائ آموزش دانشجویان استفاده کنم.

در سال 1345 دیپلم گرفتم و در همان سال در رشته دندانپزشکی قبول شدم. در آن سال‌ها هر دانشگاه کنکور مجزایی را برگزار میکرد ، من در رشته پزشکی و داروسازی تبریز هم قبول شده بودم. بعد از قبولی یک هفته در خفا گریه میکردم چون در آن دوران هیچ دید روشنی از دندانپزشکی نداشتم. دانشگاه تهران کل قبول شدگان را دعوت کرده بودند هر یک را به ترتیب صدا میکردند و سوال میپرسیدند که کدام رشته مورد نظر اوست . به هر حال لیست پزشکی پر شد و من تقریبا اولین نفری بودم که با نیم نمره مسیر زندگیم عوض شد . در چنین موقعیتی است که انسان مفهوم نیم و هزارم ثانیه را می فهمد و مسیر آینده زندگی یک نفر را تغییر میدهد.

وقتی وارد این رشته شدم آرام آرام به آن علاقمند شدم. مثل ازدواجهای قدیمی که با خواستگاری و بدون کمترین علاقه و عشقی صورت میگرفت و  در طی زمان بهم علاقمندتر میشدند. در طی تحصیل کارهای مختلفی را که برای دانشجویان تدارک دیده میشد  انجام میدادم از تدریس در مدارس تا کلاسهای تقویتی و بدین ترتیب هزینه تحصیل خود را بدست میاوردم با این در آمد و وامهای دانشجویی خرید کفش و لباس و مسافرت و سایر هزینه های تفریحی را میتوانستم تامین کنم،  در عین حال صرفه جویی جزو موضوعات اصلی زندگی من بود. در تیم شمشیر بازی دانشکده بودم (با دکتر طلایی پور و دکتر قاسمی) چون تا ساعت 6 عصر دانشکده بودم فرصت تمرین کمتر از دیگر تیمهای دانشگاه داشتم با این احوال تیم ما در دانشگاه سوم شد. البته والیبال و بسکتبال و شنا هم انجام میدادم. کوهنوردی در آخر هفته ها هم جزو موضوعات اصلی ورزش من بود، الان نیز در آخر هفته ها کوهنوردی میکنم.

در دوران دانشکده توربین نداشتیم و دندانها به سختی تراشیده میشدند و در کنار همه ی این موارد کارهای لابراتواری را هم خودمان انجام میدادیم. مثل امروز تعدادی استاد زحمتکش داشتم مثل دکتر دادمنش که مولف کتاب پروتز کامل بودند و از معدود کتابهای آن زمان و سایر مباحث به صورت جزوه بود. تعدادی هم کم کار و فراری بودند و متاسفانه این مشکل همچنان ادامه پیدا کرده و استاد نامناسب برای آموزش را نمیتوانند به لحاظ قوانین غلط استخدام، اخراج کنند. این استادان مثل “در” امامزاده شده اند که نه میشود نگهشان داشت و نه می‌شود دور انداخت. این گروه عاشق عنوان و عدم حضور و کمکاری و یا تلاش برای ارتقائ رتبه خودشان هستند و هیچ دلسوزی و علاقه ای برای آموزش ندارند، باید به حال این سیستم گریست.

از دانشکده که بگذریم در سال 1351 فارغ التحصیل شدم و بعد از دو ماه آموزش نظامی در بیمارستان 520 منطقه ای لشکر کرمانشاه به درمان بیماران می پرداختم.

صبح از ساعت 6 -8 صبح با همه دکترهای بیمارستان والیبال بازی میکردیم و بعد تا ساعت 3 در بیمارستان بودیم. عصر هم مطبی را اجاره کرده بودم که در آن کار میکردم. دوران خوبی به احاظ اجرایی کردن آموخته هایم شد. من همیشه به دانشجویان توصیه میکنم دوران طرح را به عنوان یک دوران طلایی نگاه کنند و در صورت لزوم خودشان وسایل مورد نیاز ببرند تا تبحر کافی برای مطب اینده خود پیدا کنند. بعد از سربازی یک سال در بیمارستان بلده نور در کوه های شمال کار کردم و در سال 1354 وارد دوره تخصص پروتزهای دندانی دانشگاه تهران به عنوان اولین دوره شدم. من میخواستم رشته ارتودنسی را دنبال کنم اما با ناجوانمردانگی رئیس بخش که ظرفیت را از قبل تکمیل کرده بود من بنا به توصیه استاد عزیزم آقای دکتر دادمنش رشته پروتز را انتخاب کردم. به هر ترتیب این گونه مسایل و حق کشی ها در زندگی بسیاری از انسان ها اتفاق می افتد. پایان نامه من با آقای دکتر نیکزاد جاوید، استاد فرهیخته و دانشمند بود. انقلاب شده بود و آقای دکتر جاوید و چند تن از اساتید دیگر را از حضور در دانشگاه منع کرده بودند. جلسه دفاع من در بیمارستان امام خمینی برگزار شد و امتحانات بورد چندین سال به تعویق افتاد. در سالهای جنگ یک ماه بنا به سهمیه پزشکان برای حضور در جبهه به شوشتر رفتم.

در سال 1364 اعلام شد چنانچه در دانشکده به کار مشغول شوید به عنوان سهمیه جبهه محاسبه میشود لذا وارد دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران شدم. آرام آرام دو جزوه در رابطه با مراحل کلینیکی و بعد لابراتواری پروتز پارسیل تهیه کردم که در آموزشکده پروتز تدریس میشدو مورد استقبال دانشجویان دندانپزشکی قرار گرفت و بنا به درخواست دانشجویان وارد بخش پروتزهای متحرک شدم. در آن سالها در کنار آقای دکتر فاضل، آقای دکتر غزنوی، آقای دکتر شاهرودی، آقای دکتر منزوی و سایر دوستان دوران خوبی را گذراندیم. در سال 1371 مصلحت را در این دیدم که به دانشکده دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی بروم. در سال 1373 تا سال 1391 رئیس بخش بودم و مجددا در سال گذشته و با ادغام کل رشته های پروتز ثابت و متحرک به عنوان مدیر گروه پروتزهای دندانی انتخاب شدم.

 چند فرزند دارید و هر یک مشغول چه فعالیتی هستند؟

من در سال 1358 ازدواج کردم و دو فرزند دختر و پسر دارم  به همراه دو نوه دوست داشتنی و عاشق کل خانواده ام هستم و زندگی خوبی دارم.

 فعالیت های شما اعم از آکادمی، اجرایی، انجمن، کنگره ها، سمینار ها و … به چه ترتیبی بوده است؟

ریاست کنگره دوم انجمن پروستودونتیستهای ایران ، کنگره چهارم دانشکده دندانپزشکی دانشگاه آزاد و دیماه سال گذشته ریاست سمینار دندانپزشکی دیجیتال انجمن علمی پروستودونتیستهای ایران بر عهده من بود.

با مدیریت آقای دکتر دادمنش و سایر همکاران از جمله آقای دکتر غزنوی، آقای دکتر سیدان، آقای دکتر خاکی دوره جدید انجمن پروستودونتیستها را پس از چندین سال وقفه پایه گذاری کردیم.

اولین کارگاه های پرسلن لمینیت در ایران را در سال 1370 در کنگره ها و انجمن ها دندانپزشکی برگزار کردم و همچنین کارگاه بارگذاری فوری ایمپلنت را با همکاری آقای دکتر مشیرآبادی در ایران برگزار کردم و بطور کلی سخنرانی ها و کارگاه های متعددی داشته ام.

به چه غذایی علاقه دارید؟

خیلی اهل غذای خاصی نیستم و بیشترین غذایی که با لذت بخورم ، املتی است که خودم درست کرده باشم. سایر غذا ها برایم تفاوت چندانی ندارند و ترجیح میدهم غذا شامل برنج نباشد.

به چه ورزشی علاقه دارید؟

سه چیز در موفقیت حرفه ای یک دندانپزشک موثر است. دانش علمی و عملی، توانایی مدیریت بیمار و مطب و سلامتی جسمی و روانی. بدون ورزش خیلی زود آسیب پذیر میشویم و از کار باز خواهیم ماند. در سالهای دور والیبال و بسکتبال بازی میکردم ولی شنا و کوهنوردی و پیاده روی های چندین کیلومتری از ورزش های مورد علاقه من است. ورزشهای خانگی و بدون نیاز به یک همراه را به همه توصیه میکنم در صورت عادت به این ورزش روزانه هرگونه بهانه برای نرفتن به باشگاه و یا نداشتن همراه از بین میرود. به دانشجویان هم همیشه ورزش را توصیه میکنم و دختر و پسرم نیز ورزش های مختلف را در حد خیلی خوب انجام میدهند و پسرم علاوه بر مدرک تخصصی دارای مدرک مربیگری فردی و گروهی است.

اگر عضو هیئت مدیره بودید چه کار می‌کردید؟

من اگر عضو هیئت مدیره بودم همین کاری را میکردم که دوستان انجام میدهند. قطعا کارگاه های متعدد را در تمام هفته برگزار میکردم، زیرا دانش آموختگان نیاز بسیاری به بازآموزی و نو آموزی دارند و برگزاری سالی یک کنگره کفایت نمیکند. رشته پروتز به نوعی محوریت در تمام درمان های دندانپزشکی دارد و به اصطلاح همه راه هابه پروتز ختم میشود. این کمبود بشدت احساس میشود و انجمن میتواند نقش بسیار سازنده ای در این زمینه داشته باشد.

 کار در دانشگاه را بیشتر دوست دارید یا مطب؟

من عاشق تدریس هستم و دوست دارم آنچه را که میدانم به دانشجویانم انتقال دهم. من وقت بسیار زیادی را صرف ترجمه و آماده سازی بیش از ده جلد کتاب کرده ام از خودم خانواده ام زده ام تا کتاب ها آماده شوند. کتاب پروتز پارسیل در سال 1369 به دانشجویان و همکاران عرضه شد و در سال 1370 کتاب مبانی پروتزهای ثابت ترجمه شد. در آن سالها و از زمان تاسیس دانشگاه در ایران هیچ کتاب جامعه در این زمینه وجود نداشته و این کتاب ها از اولین اثرها در این زمینه می باشد و جوایز متعددی را هم کسب کرده است. کتاب اصول نوین پروتز های دندانی رزنتال با همکاری خانم دکتر مظاهری، آقایان دکتر سیدان و دکتر زربخش عرضه و آن هم برنده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی در بین 703 عنوان شد.

 زیباترین و بدترین خاطره شما چیست؟

بدترین خاطره من از دست دادن مادرم در دوران دانشجویی و برادرم با داشتن یک فرزند 3 ساله بود . زیباترین خاطره من روزی بود که دخترم با درآمد خود برایم دستگاه ماساژ گرفت و پسرم به همین ترتیب ما را به رستوران دعوت کرد. در این موقعیت فکر میکنی که زحمات و تلاش هایت به بار نشسته و ماهیگیری را به فرزندانت آموخته ای.

در خاتمه برای هر موفقیتی باید هدف داشته باشی، در راه آن تلاش کنی، نظم داشته باشی، پیگیر باشی و مهمتر از هر چیزی نا امید نشوی. قرار نیست زندگی بالا و پائین نداشته باشد. این طبیعت زندگی است. اتفاقات خوب و بد در کنار هم رخ میدهند. باید مقاوم باشی وگرنه فشارهای زندگی از بیرون و مشکلات روحی از درون انسان را خرد میکند. برای موفق شدن نباید دست روی شانه دیگران بگذاری، هرگز اخلاق و وجدان را نباید زیر پا گذاشت.

بخش تخصصی پروتز ثابت و متحرک دانشکده دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تهران

کوتاه بودن دوره تخصص پروتز بخشی از مشکلات کوریکولوم آموزشی است

دکتر آرش زربخش فارغ‌التحصیل دانشکده دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی در دوره‌ی عمومی و فارغ التحصیل دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی در دوره تخصص پروتز و فلوشیپ ایمپلنت میباشد. 

وی از سال 88 عضو هیئت‌علمی و از سال 92 سرپرست بخش تخصصی پروتز دانشکده‌ی دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی و عضو هیئت‌مدیره انجمن علمی پروستودونتیست‌های ایران است.
 ایشان با اشاره به پذیرش دانشجو در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه آزاد از سال 65 در دوره عمومی و پذیرش دانشجویان در دوره تخصص پروتز از سال 88 گفت: پذیرش دانشجویان تخصص پروتز از سال 88 شروع شد و تا امروز هفت دوره فارغ‌التحصیل تخصصی را شامل میشود. این دانشکده تا سال گذشته دو گروه پروتز ثابت و متحرک داشته که از سال 97 مثل بیشتر دانشگاه‌ها این دو گروه باهم ادغام شدند. در این بخش مجموعاً 35 نفر هیئت‌علمی داریم که از این تعداد، 5 نفر مربی و مابقی متخصص هستند. فکر می‌کنم در ایران ازنظر تعداد هیئت‌علمی از همه‌ی دانشکده‌ها تعداد بیشتری در این بخش فعال هستند.

ایشان در ادامه افزود: در حال حاضر بخش تخصصی پروتز دارای ده عدد یونیت است و در آینده بنا داریم لابراتوار مجهز و تخصصی راه‌اندازی کنیم و در آنجا 3 یونیت قرار خواهد گرفت که بر این اساس سال تحصیلی آینده را با 13 یونیت آغاز خواهیم کرد. بخشی از لابراتوار تخصصی به پری کلینیک اختصاص می یابد و باقی فضا تمام تجهیزات لابراتواری پروتز چه ثابت و چه متحرک اعم از تجهیزات کوچک تا تجهیزات بزرگ‌تر حتی کستینگ ماشین قرار خواهد گرفت. رایزنی‌هایی نیز صورت گرفته تا بتوانیم کدکم و تجهیزات دندانپزشکی دیجیتال را در اختیار داشته باشیم. با این اوصاف محل بخش و محل لابراتوار و اتاق اساتید دستیاری از همدیگر مجزا خواهند بود.

دکتر زربخش با اشاره به برنامه‌های آموزشی تصریح کرد: سعی کرده‌ایم تا حد امکان موبه‌مو کوریکولوم آموزشی را اجرا کنیم. افزون بر آن هر رزیدنت در طول هر ترم یک کیس پرزنتیشن خواهد داشت به طوریکه یک بیمار را باید معرفی کند  در این راستا تمامی بیماران در کیس پرزنتیشن، پرزنت می‌شوند و تعدادشان در گروهی که اساتید بخش حضور دارند، بررسی می‌شود و طرح درمان آن بیمار ارائه می‌شود و برمبنای آن، درمان آغاز می‌شود. علاوه بر کیس پرزنتیشن هر رزیدنت در هر ترم یک تاپیک پرزنتیشن هم دارد، یک عنوان ارائه می‌شود و به طوری که از عناوین استفاده شده در کتاب‌های رفرنس نباشد و به موضوعی جدید و کاملا بروز بپردازد. رزیدنت باید تا آخرین اطلاعات در مورد آن موضوع را از کتاب‌ها، مجلات و … جستجو کند و برای اساتید پرزنت کند. فعالیت های بین بخشی نیز داریم بصورتی که در هرماه یک پرزنتیشن مشترک بین بخش جراحی، پریو و پروتز برگزار میشود به نحوی که یک رزیدنت بخش‌های مختلف با موضوع سخنرانی مربوط به ایمپلنت که برایشان تعیین می‌کنیم حضور مییابد و پرزنتیشن را در آمفی‌تئاتر دانشکده با حضور رزیدنت‌ها و اساتید هر سه گروه ارائه می‌کند.

وی در پایان افزود: طبق کوریکولوم دوره‌ی پروتزهای دندانی سه‌ساله است چه آن زمانی که من درس می‌خواندم چه حالا که تدریس می‌کنم. در چهار سال پیش من به‌عنوان نماینده بخش پروتز به‌اتفاق هیئتی از وزارت بهداشت تمام بخشهای تخصصی پروتز در دانشکده‌های دندانپزشکی کشور را بازدید کردیم تقریباً در تمام دانشکده‌ها نظر هیئت‌علمی بر این بود که این میزان زمان با حجم آموزشی که باید ارائه شود چه ازنظر عملی و چه تئوری در سه سال نمی‌تواند تحت پوشش قرار گیرد. اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم قطعاً باید از کمیت و کیفیت بکاهیم و الزامات را کاهش دهیم مثلاً کلاس‌های تئوری را کم کنیم چون متناسب با این زمان نیست. اگر بررسی کنیم خواهیم دید که تعداد رفرنس‌های پروتز شاید دو برابر رفرنس‌های بیشتر رشته‌های تخصصی دیگر باشند. به‌طورکلی همه اساتید اتفاق‌نظر دارند کوریکولوم پروتز بهتر است 4 ساله اجرا شود و سه سال برای این دوره کم است. من می‌توانم بگویم مهم‌ترین نقصی که در کوریکولوم داریم کوتاه بودن دوره آن است.

 

دور بودن کوریکولوم از واقعیت مسبب آشفتگی سیستم آموزشی است

دکتر عزت اله جلالیان متولد 10/07/1340 شهرستان دامغان استان سمنان است. مدرک دیپلم را دامغان گرفته و در سال 62 در دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی مشغول به تحصیل شده است. ایشان سال 68 دوره‌ی عمومی و سال 73 بورد تخصصی را در همان دانشکده به پایان رسانده است. دکتر جلالیان از سال 73 تا 79 طرح خارج از مرکز را در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان گذرانده و از آن زمان تاکنون در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مشغول فعالیت می‌باشد و در طی این مدت به دلیل علاقه به امور پژوهشی بیش از 80 مقاله به دو زبان فارسی و انگلیسی به چاپ رسانیده و آماده‌ی ارتقا به درجه استادی است.

ایشان با اشاره به فعال بودن بخش پروتز ثابت دانشکده دندانپزشکی آزاد اظهار داشت: در حال حاضر در این بخش 25 عدد یونیت موجود است، یک بخش تخصصی داریم با مسئولیت آقای دکتر زربخش، یک لابراتوار تخصصی و پری کلینیک هم برای دوره تخصصی و هم برای دوره‌ی عمومی داریم. در دوره‌ی عمومی دانشجویان ما دو ترم دوره‌ی پری کلینیک می‌گذرانند سپس برای دوره‌ی کلینیک آماده می‌شوند. از سال 88 این دانشکده پذیرش دوره‌ی دستیاری داشته و تاکنون فکر می‌کنم همه آنان در دوره‌های برد پذیرفته شدند و دوره‌ی دانشنامه را گرفتند و یکی دو نفر هم‌دوره‌ی آموزشی را گرفتند، به‌این‌ترتیب بخش تخصصی مشغول فعالیت است. در دوره‌ی عمومی نیز ما هر دوره، هر ترم بین 80 تا 100 نفر دانشجو داریم، سالیانه یک نفر فلوشیپ پروتز را می‌توانیم در دوره‌ی ایمپلنت آموزش دهیم، در بخش دوره‌ی عمومی یک مکانی را مشخص کرده‌ایم که ایزوله است و دستیاران دوره فلوشیپ ایمپلنت را می‌گذرانند و تا الآن دو دوره برای فلوشیپ ایمپلنت پذیرش داشته‌ایم.

وی در ارتباط با نیاز لابراتوار تخصصی در کنار بخش و مجهز بودن با تجهیزات روز خاطرنشان کرد: ما برنامه وسیعی در خصوص گسترش بخش لابراتواری دوره‌ی تخصصی و برنامه‌ای برای گسترش خود کلینیک تخصصی در سال تحصیلی آینده داریم. تعداد یونیت‌ها حداقل به سیزده عدد خواهد رسید، برای هر رزیدنت و امور معاینه یک یونیت خواهیم داشت، برنامه‌ریزی‌ها انجام‌شده و حتی قرارداد آن‌هم با شرکت‌هایی که تأمین‌کننده تجهیزات هستند انجام‌شده، تجهیزاتی مثل کدکم و اسکنرهای داخل دهانی و خارج از دهانی را می‌توانیم داشته باشیم به همین خاطر یک محلی در نظر گرفته‌ایم که تجهیزات مدرن‌تری را به لابراتوار تخصصی اضافه کنیم، قسمتی هم برای آموزش دستگاه‌های دیجیتالی برنامه‌ریزی‌شده، محل آن مشخص‌شده و منتظر دریافت تجهیزات هستیم.

ایشان در ادامه افزود: در دانشکده دو ژورنال داریم، یک ژورنال فارسی و یک ژورنال انگلیسی. ژورنال فارسی گرید A در کشور است و طبق سنجش‌های وزارت خانه درجه‌یک شناخته‌شده و جزء بهترین مجلات فارسی دندانپزشکی کشور است و رتبه‌بندی خیلی بالایی دارد. 

ژورنال انگلیسی نیز گوگل اسکولار را دارد با توجه به اینکه دانشکده روی پژوهش خیلی تمرکز کرده به همین خاطر مقالات بسیار زیادی را چاپ کرده‌ایم در مجلات معتبر بنابراین علاوه بر رشته‌ی پروتز رشته‌های دیگر مقالات زیادی چاپ می‌کنند چه مجلات داخل دانشکده چه مجلات خارج از دانشکده، درنتیجه ارتقا سطح علمی دانشکده را به همراه داشته به‌طوری‌که ما الآن در رتبه جهانی چهل و یکم هستیم که رتبه معتبری است. در رتبه‌بندی داخلی، دانشگاه تهران رتبه اول را آورد دانشکده آزاد همراه دانشگاه شهید بهشتی در رتبه دوم و شیراز رتبه سوم. متأسفانه بقیه دانشکده‌های کشور رتبه خاصی را ندارند.

دکتر جلالیان بابیان اینکه دستیاران فلوشیپ محلی مستقل و مخصوص به خود در بخش‌دارند افزود: دستیاران فلوشیپ هرروز کنفرانس و سخنرانی دارند هرروز کلاس‌های طرح درمان دارند تا ساعت 9 و از ساعت 9 تا 2 بعدازظهر در محل مخصوص به فلوشیپ، کیس های فلو را می‌بینند.

وی در ادامه تصریح کرد: خیلی از اعضای هیئت‌علمی مقالات زیادی چاپ کردند و موفق شدند که دانشیار شوند مثل من و همین‌طور خانم دکتر لباف، ایشان‌ هم اخیراً دانشیار شد و تعداد زیادی از همکارهای ما این موقعیت و این امکان برایشان وجود دارد که دانشیار شوند. ما این‌ها را باید همراهی کنیم تا مدارکشان را محیا کنند، تعداد زیادی که حدوداً هشت نفر از همکاران ما می‌شوند، ازنظر علمی و چاپ مقاله به‌جایی رسیدند که می‌توانند دانشیار شوند و تنها باید مدارکشان را ارائه دهند تا به این درجه برسند.

دکتر جلالیان با انتقاد از کوریکولوم آموزشی و دور بودن از واقعیت، آن را مسبب آشفتگی سیستم آموزشی دانست و عنوان کرد:دمن فکر می‌کنم به‌صورت خیلی جدی با همه‌ی دانشکده‌های کشور بخصوص در رشته‌ی پروتز یک ارتباط دینامیکی باید برقرار کند، جلسات به‌صورت حضوری باید باشد و صرفاً مکاتبه کافی نیست، تمام این گپ‌ها در نظر گرفته شود برای تمام دانشکده و این‌ها جمع‌بندی شود، هماهنگی صورت بگیرد تا شاهد این نباشیم که دانشجو قبل از آمادگی صد در صد وارد بخش و کلینیک شود.

ما گرفتاری‌های زیادی داریم به‌خصوص ازنظر پری کلینیک و آماده شدن این دانشجویان برای کلینیک، البته خوشبختانه برای بخش‌های تخصصی این گرفتاری‌ها را نداریم. همه‌ی برنامه‌ها مدون و کاملاً سازمان‌دهی شده و هیچ مشکلی در این خصوص نداریم اما برای دانشجویان دوره‌ی عمومی این کوریکولوم مشکلات زیادی ایجاد می‌کند و از وزارت خانه و کمیته مربوطه می‌خواهم که هر چه سریع‌تر دورهم جمع شوند جلسات متعددی داشته باشند تا نهایتاً یک تصمیم درست گرفته و به تمام دانشکده‌ها ابلاغ شود. 

دکتر جعفر دادمنش عضو هیئت موسس آکادمی پروستودونتیست‌های ایران

انجمن علمی پروستودونتیست‌های ایران در نظر دارد مصاحبه‌ای با پیشکسوتان متخصص پروتز ترتیب دهد، ازاین‌رو خبرنگار سایت این انجمن در گام اول دکتر جعفر دادمنش از پیشکسوتان برجسته و عضو مؤسسین آکادمی پروستودونتیست‌های ایران را مخاطب خود قرار داده است که در ادامه شمارا به خواندن این مصاحبه دعوت می‌کنیم:

آقای دکتر دادمنش ضمن عرض سلام و احترام و تشکر به خاطر حضور صمیمانه‌تان در این گفتگو، از سرگذشتتان از بدو تولد تاکنون برایمان تعریف کنید.

من در سال 1311 در تبریز متولد شدم. 9 سال تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدرسه حکمت تبریز و ادامه تحصیلات را در دبیرستان فردوسی تبریز گذراندم. در ابتدا نام فامیل من جسوریه بود که آن را به دادمنش تغییر دادم. در آن زمان کارنامه‌ها از تهران می‌آمد. خاطرم است ششم ابتدایی تمام بچه‌ها را به‌صف کردند تا گواهی‌ها یا همان کارنامه‌ها را تحویل دهند، باوجوداینکه دانش‌آموز خوبی بودم متأسفانه کارنامه و گواهی من را ندادند و من هم خیلی دلخور شدم و در عالم کودکی شروع به گریه کردم. مدیر مدرسه من را صدا زد و گفت نام فامیل شما در کارنامه به‌جای جسوریه، جوریه نوشته‌شده و به‌این‌علت باید به تهران ارسال شود و پس از تصحیح به شما تحویل خواهیم داد. بعدازاین اتفاق متوجه شدم که اشتباه نوشتاری زیادی در نام فامیل من رخ می‌دهد و باعث اشکال می‌شود من هم تصمیم گرفتم نام فامیل خود را تغییر دهم.

در مقطع دبیرستان عضو تیم بسکتبال بودم، آن زمان این تیم در مسابقات اول شد و الآن که مرور می‌کنم تمام اعضای تیم در آینده‌شان طبیبان برجسته‌ای شدند مثل دکتر سیروس امیری دکتر وارسته و دیگر دوستانم. بلافاصله بعد از پایان دوره دبیرستان در کنکور شرکت کردم، پزشکی تبریز و دندانپزشکی تهران قبول شدم و از میان این دو رشته دندانپزشکی تهران را انتخاب کردم. بعدازاینکه تصحیلاتم تمام شد در زمان فارغ‌التحصیلی رتبه خوبی داشتم ولی بدلیل دخالت‌هایی که در نمره ها صورت گرفت من شاگرد دوم شدم. بالاخره بعدازاینکه درسم تمام شد به خدمت نظام رفتم. زمانی که قرار بود اعزام شویم درخواست کردم تا در تبریز خدمت نظام را انجام دهم که آن‌ها گفتند شمارا می‌فرستیم مرکز فرماندهی مهاباد و آنجا تصمیم می‌گیرند که شمارا به تبریز بفرستند یا خیر. فرمانده مهاباد تیمسار سپهبد فرحرام بود. کارتی برای خود چاپ کرده و فکر می‌کردم خیلی مهم هستم. کارت را به منشی دفتر فرمانده دادم و او هم به داخل برد و نشان فرمانده داد. وقتی فرمانده دید کارت خیلی غلط‌انداز است من را به داخل دفترش خواسته بود. وقتی من وارد دفتر او شدم با من دست داد و با لحنی خاص گفت فرمایش! گفتم من خدمت نظام به یک شرط آمدم و فرمانده در جواب به من گفت دوست عزیز نظام شرایط برنمی‌دارد برو کارت را انجام بده و اگر مشکلی داشتی پیش من بیا! درواقع مؤدبانه من را بیرون کرد. چند ماهی در مهاباد خدمت کردم سپس ارومیه رفتم و در لشگر 4 در کنار مطب داری، خدمت کردم. بعد از گذشت سه سال به امریکا رفتم و در آنجا شروع به تسهیلات تخصصی کردم. بردهای واشنگتن، کالیفرنیا، مریلند، برد ناسیونال آمریکا را دریافت کردم و به‌عنوان متخصص در امریکا شناخته شدم. بعدازآن به علت عشق و علاقه فراوان به تدریس و معلمی و فعالیت در دانشگاه به ایران برگشتم. دکتر حسین نواب را خدا رحمت کند، خیلی به من علاقه داشت و از من می‌خواست به بخش ایشان بروم. یک روز من را پیش آقای دکتر سیاح رئیس دانشکده وقت برد و گفت که ایشان می‌خواهد به بخش ما بیاید، دکتر سیاح همان‌طور که مشغول کار خودش بود گفت دوست عزیز پست سازمانی نداریم اگر می‌خواهی رایگان کارکن اگر بعداً پست سازمانی بود استخدامت می‌کنیم. دو سال رایگان کارکردم و سپس به‌عنوان استادیار استخدام شدم. بعد از گذشت 7 سال فعالیت، دانشیار شدم و مجدداً 7 سال پس‌ازآن نیز استاد شدم و همین‌طور رئیس بخش و سپس مدیر گروه شدم. خاطرم است در آن دوران برنامه‌های تخصصی را به همراه عده‌ای از همکاران طراحی کردیم. همچنین مدتی سرپرست آموزشگاه پرستاری دندانپزشکی بودم و در کل طی مراحل تدریس پست‌هایی هم در دانشگاه داشتم.

زمانی که در دانشگاه شروع به فعالیت کردم هم‌زمان با تشکیل جامعه دندانپزشکی ایران بود. آقایان دکتر افتخاری، دکتر نواب، دکتر تاج و سایر دوستان در نظر داشتند جامعه دندانپزشکی را بنیان‌گذاری کنند. دکتر نواب به علت علاقه‌ به من، از من می‌خواست تا در این جلسات که در مطب دکتر تاج آن زمان در خیابان خردمند شمالی بود، حضور پیدا کنم. خاطرم است در جلسه‌ای مرحوم دکتر فریدون فرزین که از اساتید دانشکده بود پیشنهاد برگزاری سمینار به تأثیر از انجمن‌ها و دانشگاه‌های آمریکا داد و من هم گفتم بهتر است بجای سمینار، کنگره برگزار کنیم و با این پیشنهاد من موافقت شد و اولین کنگره جامعه دندانپزشکان ایران از 27 تا 30 شهریور 1342 در دانشکده دندانپزشکی دانشگاه تهران برگزار شد. در کنگره‌های سالانه جامعه دندانپزشکی ایران من و آقای دکتر نواب تنها افرادی هستیم که سه دوره متفاوت رئیس کنگره بوده‌ایم، در کنگره چهارم، دهم و پنجاهم رئیس کنگره بودم. پس از جامعه دندانپزشکی ایران به تأثیر از انجمن‌های دندانپزشکی امریکا و اروپا به فکر تشکیل انجمن تخصصی پروتز افتادم و با حضور دکتر پرویز آذرمهر، دکتر حمید ارفعی، دکتر نیکزاد جاوید و چند تن دیگر جلساتی تشکیل دادیم و درنهایت آکادمی پروستودونتیست‌های ایران در سال 1355 تأسیس شد. مدتی برای انجام فعالیت‌های صنفی و انجمن در ایران رکود بود و پس از گذشت چندین سال، آکادمی مجدداً در سال 1378 به‌عنوان انجمن پروستودونتیست‌های ایران آغاز بکار کرد.

آقای دکتر در حال حاضر مشغول چه فعالیتی هستید؟

در حدود سه سال و نیم است که به دلیل افزایش سن کار دندانپزشکی را تعطیل کردم، در زمان تدریس و زمانی که خیلی فعال بودم 5 جلد کتاب نوشته‌ام، دو جلد از این کتاب را دانشگاه تهران چاپ کرده و 3 جلد را شخصاً به چاپ رساندم، در حدود 100 مقاله در مجلات دندانپزشکی به چاپ رساندم و حتی مقاله‌هایی نوشته‌ام که در مجلات آمریکایی به چاپ رسیده. موضوعی که خیلی مهم بود و الآن نیز هرروز آن را انجام می‌دهم موضوع سحرخیزی است. بد نیست که تعریف کنم چه زمانی که محصل بودم و چه زمانی که دانشجو بودم و به چه درزمانی که تدریس می‌کردم و به کار مطب مشغول بودم خیلی سحرخیز بودم و همیشه سود این سحرخیزی را بردم. الآن به‌طورجدی روی 3 جلد کتاب کار می‌کنم، یکی خاطراتم است که از بچگی شروع می‌شود، یکی چیستان‌ها و ضرب‌المثل‌های آذری و دیگری طنز در مطب دندانپزشکی است. علاوه بر این‌ها سعی می‌کنم تا در کنگره‌ها، اجتماعات و سخنرانی‌ها هم شرکت کنم.

 چند فرزند دارید هرکدام مشغول به چه‌کاری هستند؟

یک پسر و یک دختردارم. پسرم مهندس ارتباطات و دخترم طراح مد است. هر دو آن‌ها هنوز بچه‌دار نشده‌اند.

 به چه غذایی علاقه دارید؟

مادر من خدابیامرز، آشپز خیلی توانمندی بود. غذاهایی که درست می‌کرد بسیار خوشمزه بودند. آش رشته، دلمه بادمجان، دلمه برگ، دلمه کدو و انواع متنوع دلمه و مخصوصاً کوفته‌تبریزی از غذاهای موردعلاقه من هستند. به‌جز غذاهای آذری و تبریزی غذاهای مختلفی هم در تهران و سایر شهرهای ایران خورده‌ام که موردعلاقه‌ی من هستند، انواع نان‌ها که یکی خوشمزه‌تر از دیگری است را نیز دوست دارم.

 به چه ورزشی علاقه دارید؟

در دبیرستان فردوسی تبریز بسکتبال بازی می‌کردم، تیم ما در آن سال قهرمان مسابقات شد. من به بسکتبال علاقه‌مند بودم. الآن هر صبح و هر بعدازظهر 20 دقیقه نرمش در داخل خانه انجام می‌دهم و اگر هوا خوب باشد در محله‌ای که زندگی می‌کنم 20 دقیقه‌ای پیاده‌روی می‌کنم.

به چه هنری علاقه دارید؟

به نقاشی بیشتر از همه هنرها علاقه دارم. با نقاش‌های معروف خیلی در تماس بودم و تابلوهای نقاشان برجسته را خریداری می‌کردم و الآن نیز برخی از این آثار را موجود دارم.

تابه‌حال عاشق شده‌اید؟

هرکسی دل دارد عاشق هم می‌شود دیگر بیش‌تر از این نمی‌توانم توضیح دهم.

عشق آتشی است که اگر نباشد خانه سرد و تاریک است و اگر بیجا افتد خانه و خانمان براندازد.

اگر مجدد عضو هیئت‌مدیره انجمن بودید چه‌کار می‌کردید؟

من زمانی رئیس هیئت‌مدیره انجمن دندانپزشکی ایران و رئیس آکادمی انجمن پروستودونتیست‌های ایران بودم و غیر از دکتر نواب تنها کسی بودم که 3 دوره رئیس کنگره انجمن دندانپزشکی ایران بوده، کنگره‌ای که الآن بانام اکسیدا معروف است. با این اوصاف معتقد هستم انجمن باید نشریات علمی و صنفی برای جامعه دندانپزشکی به‌طور مرتب چاپ کند و برنامه‌هایی ترتیب داده شود تا در تلویزیون و رادیو مطالب مربوط به رعایت بهداشت دهان و دندان برای مردم بیشتر گفته شود تا اطلاعات سطح جامعه نسبت به بیماری‌ها و نحوه درست پیشگیری، افزایش یابد.

اگر دندانپزشک نمی‌شدید، دوست داشتید چه‌کاره شوید؟

باز یک‌رشته علمی دیگر انتخاب می‌کردم شاید بیوشیمی انتخاب می‌کردم چون به آن‌هم علاقه داشتم.

کار در دانشگاه را بیشتر دوست داشتید یا کار در مطب؟

طبیعی است که بیشتر کار در دانشگاه را دوست داشته باشم. کار در دانشگاه و تدریس جزو بیشترین علاقه‌مندی‌های من است. البته در مطب هم همیشه لذت بردم. از اینکه در میان مردم بودم خوشحال بودم. بعضی‌اوقات در رستوران‌ها یا در فروشگاه‌ها بعضی بیمارانم را می‌بینم که ابراز لطف می‌کنند. این‌ها خاطرات خوب من در مطب و مایه افتخارم است.

زیباترین خاطره؟

زیباترین خاطره من زمانی است که برد تخصصی آمریکا را گرفتم و به‌عنوان یک متخصص در آمریکا هم شناخته شدم. مدت‌زمانی در امریکا اجازه کار گرفتم و چند ماهی در لس‌آنجلس مشغول به کار بودم.

بدترین خاطره؟

به دلیل اینکه آخرین سؤال شما است و آخرین جواب من خواهد بود نمی‌خواهم این گفتگو پایان تلخی داشته باشد پس نمی‌توانم این سؤال را پاسخ دهم.

در انتها می‌خواهم این مطلب را بیان کنم، تردیدی نیست که همسر خوب و مهربانم در پیش برد فعالیت‌های من چه در امور مطب داری و چه آموزشی و دانشگاهی یار و یاور من بود.

در اینجا لازم میدانم از استاد بزرگ و موردعلاقه‌ام که در قید حیات هستند جناب دکتر مرتضی مصفا نام ببرم که چه در زمان دانشجویی و چه زمانی که به امر تدریس و آموزش پرداختم یار و راهنمای من بود.

تغییر زمان برگزاری آزمون دکتری تخصصی و پژوهشی رشته های پزشکی

آزمون دکتری تخصصی و دکتری پژوهشی (Ph.D) رشته‌های علوم پایه پزشکی، بهداشت و تخصصی، داروسازی و دندانپزشکی سال تحصیلی ۹۹-۹۸ روزهای ۳۰ و ۳۱ خرداد ماه برگزار می‌شود.

طبق اعلام مرکز سنجش آموزش پزشکی با توجه به وقوع سیل در مناطق مختلف کشور و آسیب هموطنان ساکن در این مناطق و با توجه به تاکید وزیر بهداشت بر در نظر گرفتن تمهیدات لازم به منظور رعایت هرچه بیشتر حال هموطنانی که در این شرایط به سر می‌برند، تغییراتی  در زمان برگزاری برخی از آزمون‌های وزارت بهداشت داده شده است که در این راستا آزمون های دکتری تخصصی و دکتری پژوهشی که پیش از این قرار بود در روزهای ۱۲ و ۱۳ اردیبهشت ماه برگزار شود به ۳۰ و ۳۱ خرداد ماه موکول شد.

 

منبع: دیده بان علم ایران