دکتر علی کاظمیان
استادیار سلامت دهان و دندانپزشکی اجتماعی
دانشکده دندانپزشکی مشهد
«دندانپزشکی فرصتطلبانه، اعتبار ما را مخدوش میکند»؛ این، عنوان سرمقاله شماره اخیر ژورنال دندانپزشکی استرالیاست* که به قلم مارک بارتولد، استاد بازنشسته جراحی لثه دانشگاه آدلاید، نوشته شده است. بارتولد این سرمقاله را با ارجاع به سرمقاله شماره قبل ژورنال انجمن دندانپزشکی امریکا نوشته است. عنوان آن سرمقاله این است: «ترویج خدمات سلامت دهان با این توجیه که بر بیماریهای عمومی تأثیر دارند، بیپشتوانه و چه بسا گمراهکننده است.» همه همّوغم این دو سرمقاله این است که نشان دهند این انگاره که «بیماریهای دهان و دندان علّت بیماریهای سیستمیک هستند» اساساً تا به حال با مطالعات معتبر، تأیید نشده است. مرورهای نظاممند معتبر تاکنون نشان ندادهاند که برای مثال بیماریهای پریودنتال علّتی برای وقوع بیماریهای قلبی هستند.
مطالعاتی که تا به امروز برای دفاع از این ایده به آنها ارجاع شده عموماً همبستگی بیماریهای سیستمیک و بیماریهای دهان و دندان را نشان دادهاند، نه علّیت را. از همبستگی تا علّیت هم که، خوب میدانیم، راه درازی باید طی شود. اینکه بین سن من و قیمت لبنیّات رابطه (همبستگی) مستقیم و معناداری وجود دارد به این معنا نیست که افزایش سن من علّت افزایش قیمت لبنیات بوده است. این دو سرمقاله به همدستی دندانپزشکان، کمپانیها و رسانهها در ترویج این ایده تأییدنشده حمله میکنند. مارک بارتولد همکاران دندانپزشکش را مخاطب قرار میدهد و میگوید کار ما در ارتقاء سلامت دهان و درمان بیماریهای دهان به خودی خود ارزشمند است. نیازی نیست برای ترویج و تبلیغ اهمیت کارمان از ایدههایی مایه بگذاریم که پشتوانه علمی کافی ندارد. این اقدامی فرصتطلبانه (opportunistic) است. کاری که اعتبار صنف ما را مخدوش میکند.
آنچه اینجا به اختصار گزارش کردم واکنشی مسئولانه از دو ژورنال معتبر دندانپزشکی است به یک انحراف از اصول علمی و حرفهای در صنف دندانپزشکی. اگر میخواهید مردم را به سلامت دهان و دندانشان متوجّه و به پیگیری خدمات سلامت دهان تشویق کنید نیازی به ترساندن آنها نیست؛ آن هم ترسی که بر مبنای علمی و تأییدشدهای استوار نباشد. این جلوه از «دندانپزشکی فرصتطلبانه» (یعنی ترساندن بیماران از ابتلا به بیماریهای عمومی در اثر بیماریهای دهان و دندان) احتمالاً در جوامعی بیشتر به چشم میآید که روند شیوع پوسیدگی رو به کاهش است و صنف دندانپزشکی چه بسا از کمرونق شدن مطبها و کلینیکها احساس نگرانی میکند. صورتبندی مسأله اما در جامعه ما احتمالاً تا حدودی متفاوت است: کاهش ملموسی در شیوع پوسیدگی دندانی به چشم نمیآید اما تراکم دندانپزشکان خصوصاً در شهرهای بزرگ به صورت چشمگیری رو به افزایش است. پرسش مهم این است که جلوههای فرصتطلبی در دندانپزشکی امروز ایران، که اعتبار ما را مخدوش میکند، بیشتر در چه حیطههایی نمایان است؛ ترساندن بیماران؟ سریکاری ایمپلنت؟ سریکاری لامینیت؟ بیلبوردهای تبلیغاتی کلینیکها و مطبهای دندانپزشکی که عرض بزرگراهها را تسخیر کرده؟ …
این یادداشت دعوتی است به اندیشیدن درباره این پرسش: دندانپزشکی فرصتطلبانه در ایران امروز چه جلوههایی دارد؟